- با واسطه
- با میانجی
معنی با واسطه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی میانجی
بدون واسطه بی میانجی
بی میانجی
به انگیزه، به شوی، به میانجی، به پا در میانی، از برای
بواسطه به جهت از جهت. توضیح زم اضافه است
با میانجگری
مفعول بواسطه پوییده با میانجی